امشب هزار چهره از این دل کشیده ام
یک چهره دل نشد همه باطل کشیده ام
درک مرا حقیقت پرواز برده بود
بالی شکسته ماند که بر گل کشیده ام
گر عاجزم ز باور خود وین فضای گنگ
پس روح نقص کیست که کامل کشیده ام
راز فصول ریزش باران نگاه توست
کش روی خاک تشنه حاصل کشیده ام
سیمای سایه بودی و عطر بنفشه زار
ناز تو مانده که مشکل کشیده ام
ای نقش تک سوار دل تیز پای من
هشدار من سمند تورا ول کشیده ام
با یاد چشمه ساز زده ام بر دل کویر
خطی به چشم حسرت و ساحل کشیده ام